دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه

یادا اشتکها یاداشتک پنجاه و ششم اسماعیل وفا یغمائی کرد را میکشند اما کرد زنده است

در سالگرد ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو رهبر نامدار حزب دموکرات کردستان ایران 
 کردها از نخستین ایرانیانی بودند که پس از ظهور جمهوری نکبت و فساد مذهبی ملایان آماج کشتار قرار گرفتند. من کردها را مثل هر ایرانی دیگر میشناختم ولی آشنائی حقیقی من با کردها هنگامی شروع شد که تانکهای خمینی روانه کردستان شدند و کشتار کردها شروع شد. در ان هنگام من چند شعر سرودم و این شعرها با نام خود من در نشریه مجاهد درج شد. نام یکی از این شعرها« تانکها » بود و در آن از کشتار مردم کردستان انتقاد کرده بودم. دو سه روز بعد تلفنی ناشناس خبر از این داد که بزودی خانه من در خیابان ستار خان منفجر خواهد شد و دلیلش سرودن شعر تانکها بود. مزه تند دفاع از کرد را در همان آغاز پاگرفتن حکومت شیعی اسلامی جمهوری اسلامی در زیر زبان حس کردم.
مرداد سال 1360 کردها ی شجاع و تحت ستم را از نزدیک شناختم. برای کار در رادیو مجاهد که در کوههای کردستان کار میکرد و تحت پوشش فرستنده حزب دموکرات بود، با پیک جوانی از اعضای حزب دموکرات ،جوانی ریز نقش و چالاک و شجاع ، کاک خسرواز تهران روانه مهاباد و از مهاباد گاهی با ماشینهای گذری و گاه پیاده روانه کردستان و مقر مرکزی حزب دموکرات کردستان در میان کوههای کردستان شدم..امکانات رادیو مجاهد و دیگر نیازهای مجاهدین از غذا و پوشاک و سلاح در ابتدا توسط حزب دموکرات و با حمایت دکتر قاسملو و دکتر سعید شرفکندی در اختیار  مجاهدین بود. برنامه های رادیو مجاهد در استودیوی کوچک رادیو حزب ضبط میشد و از فرستنده حزب پخش میگردید.یکسال در مرکز اصلی حزب دموکرات و در چند ده متری محل اقامت دکتر قاسملو زندگی کردن مرا با او و بسیاری از اعضا و کادرهای حزب آشنا کرد. براستی این یکسال از زیباترین و در عین حال سخت ترین دوران زندگی من بود و چنان خاطره ای از کردها در ذهن من بجای نهاد که هر گز فراموش نمیکنم.   کردها نیز مثل بلوچها که از آغاز عمر تا دوازده سالگی در میان انها زیستم تبدیل به اعضای خانواده عاطفی من شدند و هستند.بخشی از شعر بهترین اثر شعری زندگی من  یعنی مجموعه «بر اقیانوس سرد باد» مربوط به این دوران است.حالا بسیاری از ساکنان آن دره و کوهها که اقامتگاه ما بود چه دموکرات و چه مجاهد، یا جانباخته اند و یا عمرشان بپایان رسیده است. برخی سرنوشتهای دیگری پیدا کرده اند ولی خاطره شان از جمله خاطره دکتر قاسملو فراموشی نمی پذیرد.فارغ از این که اوبر سر خوان فریب رفسنجانی با یارانش ،همانند زاپاتا که در میعاد با حکومتگران آماج کشتاری ناجوانمردانه شد نام این مرد فرهیخته و شجاع و ایراندوست که براستی رهبری بزرگ از راهبران مردم کردستان بود و هست در ضمیر کردها و تمام ایرانیان پایدار خواهد ماند. به امید دمیدن صبح ازادی و آغاز دموکراسی
اسماعیل وفا یغمائی 22 تیرماه
 

هیچ نظری موجود نیست: